برای شروع نویسندگی لازم نیست دنبال تمرین بسیار سخت و پیچیدهای بگردید. بهترین تمرین، یادداشت روزانه است. تمرینی که همۀ اساتید و بزرگان هنر نویسندگی آن را توصیه میکنند. میتوان یادداشت روزانه را یک تمرین پایهای و زیربنایی برای مهارت نویسندگی عنوان کرد. بنابراین کسی که هوای نویسندگی در سر دارد، باید عادت روزانهنویسی را در خود ایجاد کند و روزانه با نظم و انضباط بنویسد.
یادداشت روزانه قالبی است که ما در آن به ثبت و ضبط اتفاقات و رویدادهای روزمان میپردازیم. در روزانهنویسی لازم نیست که حتما بهطور پیوسته سیر طبیعی و چگونگی سپریکردن روزمان را گزارش کنیم؛ البته این هم چیزی بدی نیست. در قالب یادداشت روزانه میتوانیم از زوایای مختلف روزمان بنویسیم. از اتفاقات و رویداهای روز گرفته تا احساسات و عواطف و هیجانات روحی که مهمانشان بودیم. میتوانیم سراغ ایدهها و افکارمان بروم. از خیالات و رؤیاهایمان بگوییم. میتوانیم هرچیزی را که میخوانیم و میبینیم و میشنویم قلمی کنیم.
برای شروع هم لازم نیست که معجزهای رُخ بدهد تا شروع کنیم. کافیست دستبهکار شویم و بنویسیم. وقتی که شروع میکنیم، مسیر خودش صاف و هموار میشود. تا نوشتن را شروع نکردیم، نوشتن خودش را ترسناک نشان میدهد.
به یاد داشته باشیم که هر روز بخشی از عمر ماست. نوشتن مداوم یادداشت روزانه نگاه تازهای به ما نسبت به زندگیمان میدهد. با این کار زوایای تازهای از روز برایمان کشف میشود، چون نوشتن ما را نسبت به روزمان حساستر میکند و ما روزمان را بهتر خواهیم دید.
روزانهنویسی اگر همراه با تعهد انتشار باشد، میتواند سبک زندگی ما را اصلاح کند. وقتی که خود را ملزم به انتشار بخشی از یادداشتهای روزمان میکنیم، بهناچار میکوشیم که روز پربارتری داشته باشیم تا حرفی برای انتشار داشته باشیم.
یادداشتهای سادۀ خود را دست کم نگیریم. نگوییم که اینها را کسی نمیخواند. همین یادداشتهای ساده، چهبسا به گنجینهای ارزشمند از احوال روزگار ما برای نسلهای بعدی تبدیل شود. مگر هماکنون حسرت این را نمیخوریم که کاش گذشتگان ما بیشتر از روزهای زندگیشان مینوشتند. سرگذشت انسانها در هر دوره میتواند جذاب و خواندنی باشد.
فایدۀ دیگر روزانه نویسی این است که فاصله ذهن و دست را کم میکند. وقتی ما زیاد مینویسیم، کار نوشتن برای ما ساده و راحتتر میشود.
تعهد بر روزانهنویسی ذهنمان را خلاقتر و پویاتر خواهد کرد. ما سوژههای بهتری برای نوشتن پیدا خواهیم کرد. وقتی آماده نوشتن نباشیم، بسیاری از ایدهها و سوژهها را هم نخواهیم دید.
باوجود اهمیت روزانهنویسی اما بازهم بعضیها میگویند که ما فرصت ثبت یادداشت روزانه را نداریم. برای همین نمینویسند. در این رابطه ژول سالزمن نویسندۀ کتاب «اگر میتوانید حرف بزنید، پس حتما میتوانید بنویسید» نکتۀ جالبی دارد. میگوید:
به یاد داشته باشید اگر برای نوشتن به دنبال وقت هستید، آن را پیدا میکنید. اگر برای ناله و شکایت به دنبال وقت هستید، بازهم آن را پیدا خواهید کرد.
بعضیها میگویند که یادداشتهای ما خواندنی و جذاب نیستند، پس چرا الکی بنویسیم؟ اولا یادداشتها را ما برای خودمان مینویسیم، نه برای دیگران. پس لازم نیست که هر نوشتۀ ما را دیگران بپسندند و لایک دریافت کنیم. نکتۀ دیگر اینکه گاهی ما دچار کمالگرایی میشویم و فکر میکنیم که نوشتههای ما ارزش چندانی ندارد. اما واقعیت این است که این یادداشتها حتی برای خودمان هم در آینده جذاب خواهند شد. اگر با جدیت و نظم بنویسیم، بهزودی نوشتههای ما رشد خواهند کرد و ما میتوانیم نوشتههای جذاب و پرمایهای از خود برجای بگذاریم.
یک عامل بازدارنده از نوشتن یادداشتهای روزانه این است که ما برای نوشتن به دنبال یک وقت طولانی هستیم. در دنیای شلوغ و پرمشغلۀ امروز نباید چنین انتظاری داشته باشیم. خیلی از آثار ارزشمند و مفید حاصل همین نوشتههای پارهوقت است. برای ثبت یادداشتهای روزانه نباید قید و بند بگذاریم، از کوتاهترین فرصتها و اوقات مرده استفاده کنیم و تیز و تند بنویسیم.
یک راه حل ساده این است که جدول زمانبدی برای 24 ساعت شبانهروزمان بکشیم و در هر ساعت آنچه را که انجام دادیم ثبت کنیم. ساعاتی را که به خواب و استراحت میپردازیم، بنویسیم که خواب بودیم و استراحت کردیم. اگر خواب خواندنی دیدیم میتوان آن را هم نقل کنیم. این کار یک شناخت خوبی به ما نسبت به روزمان میدهد. در کتاب «چگونه مینویسم؟ 17 روش از 17 نویسنده خلاق معاصر» آمده است:
کارهای روزمرهتان را بررسی کنید و اعمالی را که در هر 15 دقیقه انجام میدهید، ثبت کند. ممکن خستهکننده به نظر برسد. اما الگویی از چگونگی گذراندن روزهایتان به دست میآورید.
نکتۀ دیگر اینکه نوشتن یادداشتهای روزانه را نباید بگذاریم برای پایان روز، سعی کنیم در طول روز چند مرتبه به دفترچه یادداشتمان یا بخشهای یادداشتهای تلفن همراهمان مراجعه کنیم و هرچه گذشته آن را بنویسیم. نباید همه را بگذاریم برای پایان روز که نوشتنشان سخت میشود.
نکتۀ پایانی برای اینکه نوشتن یادداشت روزانه را برای خودمان راحتتر کنیم، نمونههای روزانهنویسی بخوانیم. ببینیم که دیگران چگونه نوشتهاند از آنها الگو بگیریم. «روزها در راه» آقای شاهرخ مسکوب الگوی خوبی است.
شاکر رئیسی
آخرین دیدگاهها